![]() |
دشت آزادگان خوزستان ايران |
|
طلائيه از توابع بخش هويزه و دهستان بنيصالح است و در منتهی الیه جنوبغربی دشتآزادگان واقع شده است و از جنوب و غرب به کشور عراق و از شرق به کوشک و از شمال به سهراهی فتح و چهارراه برزگر محدود میشود. در غرب طلائیه هورالهویزه و سه طرف آن بیابانی خشک است. مرز ایران در محدوده طلائیه به صورت یک زاویه قائمه است که به آن دال طلائیه گفته میشود. طلائيه شبهاي زمستاني سرد و روزهاي تابستاني بسيار گرمي دارد و در اواسط فصل گرما، حرارت در اين منطقه گاهی از50 درجه سانتيگراد ميگذرد. زمين طلائيه هموار و سطح آن پوشيده از خاك و رسوب نمك است. در زمان بارندگي و با طغيان آب هور بخشهای زیادی از طلائيه هم به زير آب ميرود و همين امر باعث باتلاقي شدن منطقه در ماههاي خاصي از سال ميشود. پاسگاه طلائيه قدیم و جدید درست در كنار مرز و پس از مناطق ترازي و كوشك در نزدیکی جزایرمجنون واقع شده و در واقع مرز بین خشكي و هور در اين منطقه محسوب میشود. قبل از شروع رسمی جنگ در این منطقه دشمن به تحرکاتی نظیر تیراندازی به سوی پاسگاههای مرزی و احداث سنگر در مقابل آنها، استقرار نیرو و تانک در برابر پاسگاه طلائيه قدیم، اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز منطقه و بازداشت صیادان بومی اقدام نمود. با آغاز رسمی جنگ این منطقه یکی از محورهای اصلی هجوم به خوزستان بود و در همان روزهای اول جنگ توسط لشکر5 مکانیزه عراق سقوط کرد و تا عملیات بیتالمقدس این منطقه در اشغال کامل عراق بود. در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس که دشمن از جنوب کرخهنور به سوی مرز عقبنشینی کرد؛ مواضع خود را در مجاورت طلائیه مستحکم نمود و مجهزترين موانع و استحكامات خودرا شامل انواع دژ، ميادين مين، تلههاي انفجاري، سنگرهاي بتوني وسيمهاي خاردار و خاکریزهای مثلثی را در این منطقه ايجاد نمود. این منطقه يكي از محورهاي مهم عملياتهاي خيبر و بدر و كليد حفظ جزايرمجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیشروی ایران در هور بود. در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تأسیسات آن شامل دکلهای برق، دکلهای تقویتی رادیو و تلویزیون، کارخانههای کاغذسازی و جادههای نفت یورش میبردند. در مرحله دوم عملیات خیبر تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشد، فوق العاده سنگین بود، بطوری که در یک لحظه دهها قبضه سلاح منحنی زن از جمله توپ و خمپاره بطور همزمان بر روی این نقطه آتش میریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم میزدند. ميزان اجراي آتش توپخانه و ادوات ارتش عراق در اين منطقه را بيش از دهها هزار گلولة توپ، كاتيوشا و خمپاره تخمين زدهاند چنان که شهید عبدالله میثمی که در آنجا حاضر بود میگفت: "هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم میبود، میایستاد". لیکن به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات خیبر داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسئولان در اتاق جنگ گوشزد میشد. به همین خاطر پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، حسین خرازی فرمانده لشکر 14امامحسین(ع) فراخوانده شد تا مأموریت طلائیه به وی واگذار شود که وی نیز یک دست خود را در این منطقه از دست داد. پس از جنگ در اين مكان مقري جهت جستجوي پيكر مطهر شهدا داير شد و در مكاني كه تعداد زيادي از شهدا كشف شد، حسينيهاي به نام حسينيه حضرتعباس(ع) بنا شد كه در آن پنج شهید گمنام به خاک سپرده شده است. این یادمان در 8کیلومتری غرب پاسگاه طلائیه قدیم و در منتهی الیه جنوبغربی مرز(در نزدیکی قسمت دال طلائیه) واقع شده است و در فاصله 300متری سه راهی شهادت طلائیه قرار دارد. علیرغم آنکه عملیات اکتشاف نفت این مناطق را تاحدی دستخوش تغییر قرار داده است اما دژها و خاکریزهای عملیاتی در جنوب و غرب این یادمان هنوز مشهود است.
منبع: اطلس جغرافیایحماسی(1)