• امروز شنبه 3 آذر 1403
  •  
     

     


     
     
     
     
     
     

    سخنى پيرامون تربت سيدالشهدا

    نامه الکترونیک چاپ

    سجده بر خاك تو شايسته بود وقت نماز
    اى كه از خون جبينت به جبين آب وضوست
    فضيلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسينى است، براى هيچ تربتى و قطعه اى از قطعات زمين نيست . خاك كربلا قطعه اى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از يك فداكار در راه دين كه تمام هستى خود را فدا كرده، در آن خاك، بركت و فضيلت و شفا قرار داده است .
    كربلايش قطعه اى از جنت است
    باب نور و باب لطف و رحمت است
    اما در اين كه چرا تنها اين خاك داراى چنين ويژگي ها و آثار و بركات است؟ بايد گفت : هر چيزى كه در اين عالم، شرافت ظاهرى و يا معنوى پيدا مى كند، يا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و يا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است كه به آن شرافت و بركت داده است .
    در تربت كربلاى سيدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است، زيرا خاك كربلا بنا بر رواياتى، هم شرافت ذاتى و خدا دادى، و هم امر عظيم و واقعه اى مهم در آن جا واقع گرديده كه آن شهادت حسين بن على (ع) و ياران وفادارش مى باشد، لذا داراى فضيلت و آثارى خاص است .
    آمده است كه چون بر قبر امام حسين (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گرديد، يكى از اعراب بنى اسد آمد و از خاك قبضه قبضه برداشت و بوييد تا بر قبر حسين(ع) رسيد، و چون او را
    مى بوسيد گريه مى كرد و مى گفت : پدر و مادرم به فدايت، چه اندازه خوشبويى كه قبر و تربت تو چنين خوشبو است، سپس شروع كرد به سرودن :
    خواهند نهان سازند قبرش ز حبيبش
    خوشبويى خاك قبر گرديده دليلش
    آرى خاك مزار حسين (ع) سرمه چشم عاشقان و شيفتگانش بوده و ايشان را مجنون وار به سوى خود مى كشاند و اما آثار و بركاتى كه مى توان براى تربت پاك حسينى(ع) برشمرد عبارتنداز:
    1- تأثير تماس اعضاى بدن با تربت
    يكى از آثار و بركات تربت سيدالشهدا (ع) اين است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شريف تأثير معنوى زيادى بر انسان خواهد گذاشت، از اين رو از بعضى بزرگان دين و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز، بدن و صورت خويش را با مهر كربلا متبرك مى كنند. و نيز دستور داده اند كه قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسيده و با اعضاى بدن تماس داده شود.
    امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسين (ع) را شفاى هر درد، و ايمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه يكى از شما خواست از آن خاك تناول كند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر ساير اعضاى بدنش تماس دهد...» ( 1 )
    2- سجده بر تربت
    يكى ديگر از بركات و آثار خاك مزار امام حسين (ع) اين است كه سجده بر آن تربت پاك حجاب هاى ظلمانى را كنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است . امام صادق (ع) در اين باره مى فرمايد: «همانا سجود بر تربت حسين (ع) حجاب هاى هفتگانه را پاره مى كند» ( 2 )
    لازم به ذكر است كه مراد از «حجاب» در كتاب و سنت، همان حجاب هايى است كه بين بنده و خالق حايل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد كه در مرحله اول، حجاب هاى ظلمانى و در مرحله دوم، حجاب هاى نورانى بر طرف مى شود اما مراد از حجاب هاى هفتگانه، ظاهراً حجاب هاى ظلمانى است . سجده بر تربت حضرت سيدالشهدا(ع) اين خاصيت را دارد كه در صورت معرفت به حق حضرت و ولايت او، حجاب ها را دريده و راهگشاى وصول به كمالات انسانى باشد.
    سجده بر خاك سركوى تو آرند خلايق
    جان فداى تو كه هم قبله و هم قبله نمايى
    و اما در خصوص اين كه در ميان شيعه معمول است از خاك مقدس كربلا يعنى تربت كنار قبر سيدالشهدا (ع) خاك برداشته و با آن مهر درست كرده و غالباً در نماز، به آن سجده مى كنند بدين خاطر است كه از خاك زمين بوده و به تمامى خاك ها مى توان سجده كرد، و از طرفى خاك كربلا به لحاظ شهادت امام حسين (ع) و ياران باوفايش شرافت پيدا كرده است، به طورى كه اهل بيت (ع) نيز به ما فرموده اند در هر نمازى كه سجده بر تربت كربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مى كند. چنان كه حضرت صادق (ع) از خاك كربلا درون كيسه اى ريخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن كيسه را باز مى كرد و بر آن سجده مى نمود.
    3- شفا يافتن
    از جمله آثار و بركات قطعى تربت پاك سيدالشهدا (ع) شفا بودن آن براى دردهاو آلام انسان است . رواياتى كه دلالت بر اين امر دارند به سه دسته تقسيم مى شوند:
    دسته اول : رواياتى است كه شفا بودن را براى تربتى كه از قبر شريف برداشته شود مخصوص كرده است، چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه نزد سر حسين (ع) تربت سرخى است كه شفاى هر دردى غير از مرگ مى باشد» ( 3 )
    دسته دوم : رواياتى است كه با تعبيرات مختلف توسعه اى از بيست ذراع تا پنج فرسخ و يا ده ميل را براى آن قائل است . چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «حريم مزار حسين (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است » ( 4 )
    دسته سوم : رواياتى است كه به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده اند . چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «خاك مزار امام حسين (ع) براى هر دردى شفاست». ( 5 )
    تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را
    در حريم وصل خود خاك شفا دارد حسين
    و نيز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گل مزار حسين (ع)، به درستى كه در آن شفاى هر درد و امنيت از هر ترسى است» ( 6 )
    حكايت: عالم زاهد پرهيزگار حجت الاسلام و المسلمين مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسن عالم نجف آبادى قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعيت مرحوم آيت الله آخوند خراسانى (ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم مريض شدم و اين بيمارى مدتى طول كشيد و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندى بيمارى من به قدرى شديد شد كه اطبا از شفا يافتنم مأيوس شدند و ديگر براى معالجه ام نيامدند، ومن در حال تب شديد گاهى بي هوش مى شدم و گاهى به هوش مى آمدم.
    يكى از رفقا كه مرا پرستارى مى كرد شنيده بود كه عالم زاهد مرحوم آيت الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سيدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته واز وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا يابم. ايشان فرموده بود : من به قدر يك عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا كه ما از همه جا مأيوس شده و به شما پناه آورده ايم شما هم از دادن تربت خوددارى مى كنيد؟ اين بيمار در حال احتضار است و مى ميرد.
    مرحوم آيت الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بيمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزيزترش مى داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ريخته بودند . من كه در حال بي هوشى به سر مى بردم، ناگهان چشمان خود را باز كرده و ديدم رفقا اطراف بسترم نشسته اند، خوب دقيق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ريخته بودند برايم شرح دادند.
    كم كم در خود احساس نيرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده نشستم، ديدم نشاط بيشترى دارم برخاستم و ايستادم، و چون يقين كردم كه به بركت ترتبت مقدس امام حسين (ع) شفا يافتم حال خوشى پيدا كردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش مى كنم كه از حجره بيرون برويد، چون مى خواهم زيارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بيرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل و صف كردن نيست مشغول خواندن زيارت حضرت سيدالشهدا (ع) شدم » ( 7 )
    آرى، شفاى بيماران به وسيله تربت آن حضرت يكى از بركاتى است كه خداوند متعال در عوض شهادت امام حسين (ع) به وى عطا فرموده است .
    تربتت راز شفاى همه درد است حسين
    تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبيب
    4- تأثير كام برداشتن اطفال با تربت
    كام برداشتن اطفال با تربت امام حسين (ع) موجب ايمنى كودك مى شود چنان كه امام صادق (ع) فرمود:
    «كام فرزندان تان را با تربت حسين (ع) باز كنيد كه آن امان است » ( 8 )
    5- تأثير تربت حسين، همراه جنازه
    صاحب كتاب «مدارك الاحكام» مى نويسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زانيه اى بود، بچه هايى كه از زنا به دنيا مى آورد در تنور مى انداخت و مى سوزانيد. وقتى كه مرد، پس از غسل و كفن او را به خاك سپردند اما زمين جنازه اش را بيرون انداخت .جاى ديگر او را دفن كردند باز زمين او را نپذيرفت تا سه مرتبه، آن گاه مادرش به امام صادق (ع) متمسك شد: اى پسر پيغمبر به فريادم برس.
    فرمود: كارش چه بود ؟ عرض كردند زنا و سوزاندن بچه هاى حرامزاده . فرمود: هيچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض كرد حالا چه كنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسين (ع) با او در قبر بگذاريد . تربت حسين (ع) امان است . همراهش گذاشتند زمين او را پذيرفت.
    در توقيع مبارك حضرت حجت ابن الحسن (عج) نيز اذن داده شده است . يكى از شيعيان به حضرت (در زمان غيبت صغرى توسط نايب خاص حضرت ) مى نويسد: آيا جايز است ما تربت حسين (ع) را با ميت در قبر بگذاريم، يا با تربت حسين روى كفن بنويسيم؟
    حضرت در پاسخ مرقوم مى فرمايند: هر دو كار پسنديده است . البته بايد رعايت احترام تربت بشود . مهر يا تربت، مقابل يا زير صورت ميت باشد، بلكه به بركت خاك قبر حسين (ع) قبر ميت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد. ( 9 )
    6- تسبيح تربت
    از حضرت صاحب الزمان (عج) روايت شده كه فرمود: «هر كس تسبيح تربت امام حسين (ع) را در دست گيرد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مى شود». ( 10 )
    و امام صادق فرمود: «يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود» ( 11 )
    1- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 4 ص 1033
    2- كافى، مرحوم كلينى، ج 4 ص 588
    3- كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 272
    4- مكارم الاخلاق، طبرسى، ج 1 ص 360
    5- كافى، مرحوم كلينى، ج 1 ص 360
    6- تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، ج 6 ص 74
    7- نقل از كتاب سيد الشهداء آيت الله شهيد دستغيب، ص 166
    8- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 4 ص 1033
    9- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 4 ص 1033
    10- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 44 ص 280
    11- نقل از كتاب درسى كه حسين (ع ) به ما آموخت شهيد هاشمى نژاد، ص 451

    پايگاه اطلاع رساني تبيان

    .