پيامبران و امامان بدان جهت كه بندگان شايسته خداوند هستند، سزاوار احترام و محبت هستند. احترام و ابراز ارادت به آنان، بدان جهت نيست كه براى آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشى مستقل قائل باشيم؛ بلكه آنان مستقل از خدا هيچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ايشان، ناشى از آن است كه آنان در اوج معرفت، بندگى و عبوديت حضرت حق قرار دارند و مورد عنايت خاص پروردگار مىباشند. بوسيدن ضريح امامان(ع) و اولياى الهى، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است؛ همان گونه كه عاشق، هر چيزى را كه منتسب به معشوق است، مىبويد و مىبوسد و به سينه مىچسباند. براى زائر امام معصوم(ع)، خود سنگ و چوب ارزشى ندارد. بوسيدن ضريح و در و ديوار حرم، از آن جهت است كه منسوب به محبوبش؛ يعنى، امام معصوم است. به تصريح قرآن كريم، حضرت يعقوب، لباس يوسف را بر چشم خود نهاد و بينايى خود را باز يافت: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» ؛ يوسف (12)، آيه 96. «پس چون مژده رسان آمد، آن پيراهن را بر چهره او انداخت، پس بينا گرديد. گفت: آيا به شما نگفتم كه بىشك من از خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد؟» تبرّك و استشفا به پيراهن يوسف، نمونهاى از تبرّك و استشفا به چيزى است كه به شكلى منسوب به اولياى الهى است. بر اساس روايات معتبر نزد شيعه و سنى، اصحاب پيامبر اكرم(ص) هنگام وضو گرفتن ايشان، هجوم مىآوردند تا هر كسى قطرهاى از آب وضوى ايشان را به عنوان تبرّك برگيرد؛ به گونهاى كه نمىگذاشتند قطرهاى از آب وضوى پيامبر(ص) بر زمين بريزد و اگر به كسى چيزى نمىرسيد، از رطوبت دست ديگرى استفاده مىكرد. صحيح بخارى، ج 1، ص 33 و ج 7، ص 50؛ مسند احمد، ج 4، ص 329 و 330. اگر تبرّك جستن به قطرات آب، شرك و حرام بود، وظيفه آن حضرت نهى و بازداشتن اصحاب از اين عمل بود. سيره اصحاب، تبرّك جستن به ظرف غذاى پيامبر(ص)، چاههايى كه آن حضرت از آن آب نوشيدهاند و... - چه در زمان حيات ايشان و چه بعد از رحلت ايشان - بوده است. صحيح بخارى، ج 3، ص 35؛ كتاب المغازى؛ فضائل اصحاب النبى، باب مناقب على بن ابيطالب؛ صحيح مسلم، كتاب الجهاد السير، ح 132؛ صحيح مسلم، كتاب الحج، ح 323 و 326؛ مسند احمد، ج 5، ص 68. بنابراين بوسيدن و تبرّك جستن، بدون اعتقاد به الوهيت يا ربوبيت (فاعليت استقلالى) شرك نيست. بر اساس داورى وهابيان - كه صرف بوسيدن و تبرّك جستن به آثار اولياى الهى شرك و حرام است - پيامبر اكرم و اصحابشان و نيز يعقوب نبى و همه انسانها - حتى خود وهابيان كه فرزندان خود را مىبوسند - مرتكب شرك و حرام شدهاند!!
از جمله دلائل زيارت ائمه عليهم السلام, توسل جستن وواسطه قرا دادن آنها بدرگاه الهي است از آنجا که ايشان بندگان خاص ومقرب هستند ما هم تلاش مي کنيم با وساطت آنها ,راهي بسوي معبود پيدا کنيم.
توسّل در لغت به معناى مدد جستن از وسيله براى نيل به مقصود است. انسان براى رسيدن به مراد خويش، بايد به اسباب و واسطههاى فيض، متوسل شود. ايجاد مزرعهاى آباد، جز از طريق شخم زدن زمين و كاشتن نهال و دادن آب و كود به مقدار مشخص و زمان معيّن و... امكانپذير نيست. بر اين اساس، توسّل - به معناى استفاده از اسباب - لازمه زندگى انسان در جهانى است كه بر آن قانون اسباب و مسببات حاكم است. مقصود از توسّل در اصطلاح مسلمانان، تمسّك جستن به اولياى الهى در درگاه خداوند، به منظور برآمدن نيازها است.
ريشه قرآنى توسّل
خداوند امورى را به عنوان اسباب و وسايل در جهت تقرب و نزديكى به درگاه خويش قرار داده و ما را به توسّل به آن امور، فرمان داده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» ؛ مائده (5)، آيه 35. «اى مؤمنان! پرواى الهى داشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد». با توجه به عدم تقييد كلمه «وسيله»، اطلاق آن، شامل هر چيزى مىشود كه صلاحيت نزديك كردن انسان به پيشگاه خداوند را دارد. همان طور كه نماز، روزه، احسان به يتيم، دستگيرى از مستمندان، خدمت به خلق خدا و... اسباب و وسايل تقرب به خداوند هستند؛ استمداد از پيامبران و اولياى الهى نيز وسيله تقرب به خداوند است. از اين رو هنگام دعا، خداوند را به حق بندگان صالح و آبرومند درگاه او، قسم مىدهيم و يا از اولياى الهى مىخواهيم كه براى ما در درگاه الهى دعا كنند. با توجه به ريشه قرآنى توسّل، آيات و روايات فراوانى بر درستى و لزوم توسّل به اولياى الهى وجود دارد.
زيارت سبب بر قراري ارتباط وپيوند با اولياء الهي مي گردد ,وما که معتقديم آنها همواره حاضر وناظر اعمال ما هستندوحيات وممات برايشان تفاوتي ايجاد نمي کند,لذا کوشش مي کنيم ارتباط ما دائمي باشد وبديدن آنها مي رويم وتجديد پيمان مي کنيم ونيرو مي گيريم وابراز وفاداري واعلان موضع مي کنيم که ما هميشه با شما ودر مسيري که شما تعيين کرده ايد حرکت مي کنيم واز دشمنان شما بيزاريم.ضمن اينکه خود زيارت مشتمل بر دعا وعبادت است که امري مطلوب مي باشد,ما در مشاهد مشرفه به عبادت خدا مي پردازيم واز خدا حاجت مي خواهيم ولي با استمداد از روح بزرگ ائمه(ع).
منبع: پرسمان دانشجويي
- آيا صحبت كردن وسط زيارت عاشورا ثواب آن زيارت را از بين مي برد؟ آيا سجده آخر زيارت عاشورا واجب است؟
- فكر مي كني زيارتگاه هاي ما با زيارتگاه هاي بت پرستان چه فرقي مي كند. آيا زيارتگاه، بت دست ساز ما نيست؟
- الزام خواندن نمار زيارت و كيفيت آن بعد از زيارت عاشورا چگونه است؟
- نماز مسافر
- آيا جمله كل يوم عاشورا با اين جمله امام حسن خطاب به امام حسين(عليهم السلام) كه فرمودند: « لا يوم كيومك يا اباعبدالله» منافاتي ندارد؟